صفحه اصلی پرسش و پاسخ پشتیبانی تماس با ما
صفحه نخست  » دانلود رایگان  »  تفسیر سوره کوثر

تفسیر سوره کوثر


دانلود تحقیق و مقاله رایگان با عنوان تفسیر سوره کوثر

عاص بن وائل که از سران مشرکان بود، پیغمبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) را در مسجد الحرام ملاقات کرد. گروهى از سران قریش در مسجد نشسته بودند و به او گفتند: با که صحبت مى کردى؟ گفت: با این مرد ابتر. این تعبیر را به خاطر این انتخاب کرد که عبدالله پسر پیغمبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) از دنیا رفته بود، و عرب کسى را که پسر نداشت، ابتر یعنى بلاعقب مى نامید. سوره کوثر نازل شد و پیغمبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) را به نعمت هاى بسیار و کوثر بشارت داد و دشمنان او را ابتر خواند.

در فضیلت تلاوت این سوره در حدیثى از پیغمبر اکرم (ص) آمده است: هرکس آن را تلاوت کند خداوند او را از نهرهاى بهشتى سیراب خواهد کرد و به عدد هر قربانى که بندگان خدا در روز عید قربانى مى کنند و همچنین قربانیهائى که اهل کتاب و مشرکان دارند، به عدد هر یک از آنان اجرى به او مى دهد.

آیه و ترجمه

بسم الله الرحمن الرحیم بنام خداوند بخشنده مهربان

إنا أعطینک الکوثر ما به تو کوثر (خیر و برکت فراوان) عطا کردیم

فصل لربک و انحر اکنون که چنین است براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى کن

إن شانئک هو الا بتر مسلماً دشمن تو ابتر و بلا عقب است

تفسیر

روى سخن در این سوره به پیغمبر اکرم (ص) است و یکى از اهداف مهم سوره، تسلى خاطر آن حضرت در برابر انبوه حوادث دردناک و زخم زبان هاى مکرر دشمنان است.

نخست مى فرماید: ما به تو کوثر عطا کردیم. کوثر وصفی است که از کثرت گرفته شده و به معنى خیر و برکت فراوان است و به افراد سخاوتمند نیز کوثر گفته مى شود.

منظور از کوثر در اینجا چیسـت؟ در روایتى آمده است که وقتى این سوره نازل شد پیغمبر اکرم (ص) این سوره را تلاوت فرمود، اصحاب عرض کردند: این چیست که خداوند به تو عطا فرموده؟ فرمود: نهرى است در بهشت، سفیدتر از شیر و صافتر از بلور. در دو طرف آن قبه هائى از در و یاقوت است.

امام صادق (ع) فرمود: کوثر نهرى است در بهشت که خداوند آن را به پیغمبرش در عوض فرزندش عطا فرمود. بعضى نیز گفته اند: منظور همان حوض کوثر است که تعلق به پیامبر (ص) دارد و مؤمنان به هنگام ورود در بهشت از آن سیراب مى شوند. بعضى آن را به نبوت تفسیر کرده و بعضى دیگر به قرآن و بعضى به کثرت اصحاب و بعضی به کثرت فرزندان و ذریه که همه آنها از نسل دخترش فـاطمه زهرا (س) به وجود آمدند و بعضى نیز آن را به شفاعت تفسیر کرده تا آنجا که فخر رازى پانزده قول در تفسیر کوثر ذکر کرده است.

فراموش نباید کرد این سخن را خداوند زمانى به پیامبرش مى گوید که آثار این خیر کثیر هنوز ظاهر نشده، این خبرى بود از آینده، خبرى بود اعجازآمیز. این نعمت عظیم و خیر فراوان شکرانه عظیم لازم دارد. بسیارى از مفسران معتقدند که منظور نماز روز عید قربان و قربانى کردن در همان روز اسـت، ولى ظاهراً مفهوم آیه عام و گسترده است هر چند نماز و قربانى روز عید یکى از مصداقهاى روشن آن است .تعبیر به وانحر از ماده نحر که مخصوص کشتن شتر است، شاید به خاطر این است که در میان قربانی ها شتر از اهمیت بیشترى برخوردار بود و قربانى کردن شتر بدون ایثار و گذشت ممکن نبود.

در اینجا دو تفسیر دیگر براى آیه فوق ذکر شده است:

منظور از جمله وانحر رو به قبله ایستادن به هنگام نماز است، چرا که ماده نحر به معنى گلوگاه مى باشد، سپس عرب آن را معنى مقابله با هر چیز استعمال کرده است.

منظور بلند کردن دستها به هنگام تکبیر و مقـابل صورت اسـت. در حدیثى مى خوانیم: هنگامى که این سوره نازل شد پیغمبر اکرم (ص) از جبرئیل سؤال فرمود: این نحیره اى که پروردگارم مرا به آن مأمور ساخته چیست؟ جبرئیل عرض کرد: این نحیره نیست، بلکه خداوند به تو دستور مى دهد هنگامى که وارد نماز مى شوى موقع تکبیر، دستها را بلند کن و همچنین هنگامى که رکوع مى کنى یا سر از رکوع برمى دارى و یا سجده مى کنى، چرا که نماز ما و نماز فرشتگان در هفت آسمان همین گونه است و براى هر چیزى زینتى است و زینت نماز بلند کردن دستها در هر تکبیر است. و در آخرین آیه این سوره با توجه به نسبتى که سران شرک به آن حضرت مى دادند، مى فرماید: تو ابتر و بلاعقب نیستى، دشمن تو ابتر است! شانىء از ماده شنئان بر وزن ضربان به معنى عداوت و کینه ورزى و بدخلقى کردن است و شانىء کسى است که داراى این وصف باشد. قابل توجه اینکه ابتر در اصل به معنى حیوان دم بریده است و انتخاب این تعبیر از سوى دشمنان اسلام به منظور توهین بود و تعبیر شانىء بیانگر این واقعیت است که آنها در دشمنى خود کمترین ادب را نیز رعایت نمى کردند. در حقیقت قرآن مى گوید: این لقب خود شما است نه پیغمبر اکرم (ص). از سـوى دیـگر همانگونه که در شأن نزول سوره گفته شد قریش انتظار مرگ پیامبر (ص) و برچیده شدن بساط اسلام را داشتند، چرا که مى گفتند او بلا عقب است. قرآن مى گوید تو بلا عقب نیستى، دشمنان تو بلا عقب اند.

نکته ها

فاطمه (علیهاالسلام) و کوثر

بسیارى از بزرگان علماى شیعه یکى از روشن ترین مصداقهاى آن را وجود مبارک فاطمه زهرا (س) دانسته اند. چرا که شأن نزول آیه مى گوید: آنها پیغمبر اکرم (ص) را متهم مى کردند که بلا عقب است. قرآن ضمن نفى سخن آنها مى گوید: ما به تو کوثر دادیم. از این تعبیر استنباط مى شود که این (خیر کثیر) همان فاطمه زهرا (علیهاالسلام) است زیرا نسل و ذریه پیامبر (ص) به وسیله همین دختر گرامى در جهان انتشار یافت.

در اینجا به بحث جالبى از فخر رازى برخورد مى کنیم که در ضمن تفسیرهاى مختلف کوثر مى گوید: قول سوم این است که این سوره به عنوان رد بر کسانى نازل شده که عدم وجود اولاد را بر پیغمبر اکرم (ص) خرده مى گرفتند بنابراین معنى سوره این است که خداوند به او نسلى مى دهد که در طول زمان باقى مى ماند.

اعجاز این سوره

این سوره در حقیقت سه پیشگوئى بزرگ دارد: از یکسو اعطاء خیر کثیر را به پیغمبر نوید مى دهد و این خیر کثیر تمام پیروزیها و موفقیتهائى را که بعداً نصیب پیغمبر اکرم (ص) شـد و بـه هنگام نزول این سوره در مکه قابل پیشبینى نبود را شامل مى شود. از سوى دیگر خبر مى دهد که پیغمبر (ص) بلا عقب نخواهد بود، بلکه نسل و دودمان او به طور فراوان در جهان وجود خواهند داشت. از سوى سوم خبر مى دهد که دشمنان او ابتر و بلا عقب خواهند بود، این پیشگوئى نیز تحقق یافت و دشمنانش تار و مار شدند در حالى که طوائفى همچون بنى امیه و بنى عباس که به مقابله با پیغمبر (ص) و فرزندان او برخواستند روزى آنقدر جمعیت داشتند که فامیل و فرزندان آنها قابل شماره نبود ولى امروز اگر هم چیزى از آنها باقى مانده باشد هرگز شناخته شده نیست.

ضمیر جمع در باره خدا براى چیست؟

قابل توجه اینکه در اینجا و در آیات فراوان دیگرى از قرآن مجید خداوند با صیغه متکلم مع الغیر از خود یاد مى کند و مى فرماید: ما کوثر را به تو عطا کردیم. این تعبیر و مانند آن براى بیان عظمت و قدرت است. زیرا بزرگان هنگامى که از خود سخن مى گویند نه فقط از خود که از مأمورانشان نیز خبر مى دهند، و این کنایه از قدرت و عظمت و وجود فرمانبردارانى در مقابل اوامر است. در آیه مورد بحث کلمه ان نیز تأکید دیگرى است بر این معنى و تعبیر به اعطیناک و نه آتیناک دلیل بر این است که خداوند کوثر را به حضرتش اعطا فرموده است.